افسردگی به عنوان یکی از معمول ترین مسائل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی است. طبق تحقیقات انجام یافته مشخص گردیده است که این حالت در ۱۲ درصد سالمندان بستری در بیمارستان وجود داشته است و ۱۵ تا ۱۶ درصد افرادی که دربیمارستانهای خصوصی و خانه سالمندان بستری هستند از این بیماری رنج میبرند .
(منبع مجموعه مقالات سالمندی ص ۵۸ )این بیماری را چنین تعریف میکنند از بین رفتن علاقه و تمایل نسبت به انجام فعالیت های معمولی وتفریحات و سرگرمی ها.
علایم افسردگی عبارتند از:
کاهشاشتها، بی خوابی و یا خواب زیاد ،از دست دادن انرژی ،خستگی و بیزاری،اضطراب و تشویق ، کندی در انجام فعالیت ها، از دست دادن علاقه و یا فقداناحساس خشنودی رضایت و لذت نسبت به فعالیت ها معمولی و همیشگی ، ابرازشکایت و سرزنش خود و یا محکوم کردن بی مورد خویش، گله و شکایت از کاهشقابلیت تفکر و تمرکز گرفتن تصمیماتی در مورد خود کشی.
اغلب اوقات این موارد منجر به کاهش میل به غذا و بی اشتهایی می شود.
همچنین این مورد شامل خستگی های جسمی نیز هست که موجب عدم در خواست غذا ازطرف فرد خواهد شد.
بنابراین بیماران افسرده به طور قابل ملاحظه ای در معرضخطر ابتلا به سوء تغذیه قرار دارند.
به طور کلی دلایل به وجود آمدن افسردگی در افراد سالمند ناشی از فقدان چند مورد ذیل است
- مرگ همسر یا دوست
- اختلال در انجام وظایف
- از دست دادن آزادی و استقلال و اتکا به نفس
- کاهش و فقدان اراده و تصمیم گیری
تقریبادر همه افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادمانی که دامنه آن ازیک مالیخولیا و اندوهگینی متوسط تا ناامیدی شدید در نوسان است گزارش کردهاند. این نوع غمزدگی ممکن است توسط فرد به صورت نومیدی شدید، تنهایی یادلگیری توصیف شود.
افرادی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن استاز طریق سردادن گریه آن را بروز دهند، اما افرادی که دچار افسردگی شدیدهستند اغلب اظهار می دارند دوست دارند گریه کنند، اما نمی توانند.
در اغلب موارد افسردگی به کاهش انگیزه همراه است. انرژی فرد کاهش یافته و فردبدون انجام دادن کار همواره احساس خستگی و فرسودگی می کند. فرد افسردهاحساس گناه دارد و فکر ی می کند موجود بی ارزشی است و نسبت به توانمندی واستعداد و قابلیت های خویش بی اعتنا است و آنها را دست کم می گیرد.
ازنگاه پیران افسرده زندگی آنان بر اساس تفکری که به آن دچار شده اند حاصل وثمری در بر نداشته است . کاهش انگیزه و بی تفاوتی را در اغلب افراد مبتلابه اختلال افسردگی به ویژه پیران می توان مشاهده نمود.
افسردگی دردوران پیری در زنان حدود چهل سالگی و در مردان حدود پنجاه سالگی بروز میکند، در ضمن این افراد ممکن است سابقه افسردگی قبلی نداشته باشند تا ایناواخر پژوهشگران بر این باور بودند که تغییرات جسمانی که در موقع یائسگیدر زنان بروز می دهد علت اصلی ایجاد پسیکوز پیری است. اما مطالعات ومشاهدات کلینیکی انجام شده نشان داد که تغییرات متابولیسم بدن تنها دلیل ویاحتی مهم ترین علت بروز پیسیکوز پیری نیست.
سن چهل سالگی به بعددورانی است که همه افراد چار مسایل و مشکلاتی می شوند، اما برخی از افرادبه دلایل متعدد و گوناگون توان مقابله با مشکلات زندگی و سازگاری با آن رااز دست میدهند .برخی از زنان و مردان در سنین بالا ممکن است احساس کنند کهقوای آنان تحلیل رفته و به فردی بی مصرف تبدیل شده اند، به اصطلاح تاریخمصرف آنان سپری شده و مورد نیاز نیستند بنابراین احساس پوچی نموده و خودرا عاطل و باطل می پندارند.
اغلب افراد سالخورده توانایی انطباق باواقعیت های زندگی را دارند، اما برخی از آنها به دلایل متعدد قادر به تحملواقعیت ها نبوده و خاطری افسرده پیدا می کنند و بدین ترتیب افسردگیآنان(به مصداق افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را) موجب ایجاد مشکل درخانواده می شود
پس:
می توان با تشخیص زود هنگام و درمان اساسیاز افسردگی در سالمندان از ایجاد هر گونه مشکل بین افراد سالخورده ونزدیکان آنان جلوگیری بعمل آورد.